بدون عنوان
یه روز خوب خدا......نینی بلند شد ازجا جیغ میزد ومیخندید......اوشروع کرد به تاتا می خورد زمین پامیشد..نینی خسته نمیشد... می افتاد ومیخندید......دوباره سرپامیشد مامان جون مهربون.....بابا بالب خندون کف زدن های اونا....چه کیفی داره آخ جووووون چه حالی داره کودک راه میره بی رو روک تاتا..تاتا میکنه.....میره بدون کمک ...
نویسنده :
سمیه عباسی
16:05